پرش به بخش
روانشناسی دیدگاه رفتاری، محیط و تداعی های آموخته شده شما را بررسی می کند تا بفهمد چگونه آنها در هم تنیده می شوند. در حالی که اغلب در یک محیط دانشگاهی تدریس می شود، نظریه دیدگاه رفتاری کاربردهایی دارد که می تواند به شما در بهبود زندگی روزمره کمک کند.
درک علم و کاربردهای عملی مرتبط با این مفهوم می تواند به شما کمک کند تا از آن برای دستیابی به رشد و توسعه شخصی استفاده کنید. دیدگاه رفتاری نیز می تواند شما را بسازد
دیدگاه رفتاری چیست؟
دیدگاه رفتاری که به آن رفتارگرایی نیز میگویند، نظریهای است که هدف آن درک و تحلیل چگونگی تأثیرپذیری اعمال و رفتار افراد تحت تأثیر محیط و تجربیات آنها است. این نظریه بیان می کند که رفتار انسان را می توان از طریق تقویت و تنبیه مطالعه، پیش بینی و اصلاح کرد.
طبق نظریه رفتاری، افراد رفتارها را از طریق نوعی یادگیری به نام شرطی سازی یاد می گیرند . شرطیسازی نشان میدهد که واکنش شما به اشیا یا رویدادهای خاص (که به عنوان محرکهای محیطی شناخته میشوند) میتواند بر اساس فرآیند کلی یادگیری تغییر کند.
به عنوان مثال، اگر رفتار مثبتی از خود نشان دهید که به نوعی پاداش داده می شود، به احتمال زیاد در آینده چنین رفتاری خواهید داشت. اگر بد رفتار کنید، ممکن است با عواقب منفی روبرو شوید که احتمال کمتری دارد که دوباره چنین رفتاری داشته باشید.
رفتارگرایی بیشتر بر اساس رفتار قابل مشاهده بیطرفانه است تا بر روی حالات ذهنی یا فرآیندهای ذهنی فردی. بسیاری از رفتارشناسان نیز معتقدند که شخصیت اساساً توسط ژنتیک شکل نمیگیرد، بلکه توسط عوامل محیطی شکل میگیرد . این نظریه به عنوان دیدگاه رفتاری شخصیت شناخته می شود که در زیر چتر رفتارگرایی گسترده تر قرار می گیرد.
نظریه دیدگاه رفتاری ترکیبی از کار روانشناسان متعددی است که روانشناسی رفتاری را مطالعه کرده اند، از جمله موارد زیر:
- BF Skinner : اسکینر برنامههای تقویتی را کشف کرد که بر روی تعداد دفعاتی که برای تقویت یک رفتار (یا پاسخ شرطی) باید پاداش داده شود تمرکز میکنند.
- ادوارد ثورندایک :ثورندایک قانون اثر را معرفی کرد که بیان میکند هر رفتاری که با تقویت مثبت همراه باشد، احتمالاً تکرار میشود. به همین ترتیب، از هرگونه رفتاری که پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد، احتمالاً اجتناب می شود.
- جان بی واتسون :واتسون بر رفتار بیرونی در رفتارگرایی به جای در نظر گرفتن انگیزههای درونی مانند آنچه در نظریه خودتعیین انگیزه توضیح داده شده است، تأکید کرد.
- ایوان پاولوف :پاولوف شرطی سازی کلاسیک را کشف کرد که منجر به ایجاد مکتب فکری برای دیدگاه رفتاری تغییر رفتار شد.
- آلبرت بندورا :بندورا یک روانشناس کانادایی-آمریکایی نظریه یادگیری اجتماعی را پیشنهاد کرد . نظریه او بیان می کند که مردم با مشاهده رفتار دیگران (که به آن یادگیری مشاهده ای نیز گفته می شود) یاد می گیرند. همچنین شامل مشاهده هر گونه تقویت مثبت یا منفی است که دریافت می کنند.
- کلارک هال :هال تئوری کاهش درایو را توسعه داد ، که بیان می کند که میل به ارضای نیازهای اساسی تمام انگیزه های انسان را هدایت می کند. هدف حفظ حالت هموستاز است.
- کنت اسپنس :در تحقیق خود در مورد اصلاح رفتار، اسپنس دریافت که پتانسیل یادگیری به دو چیز بستگی دارد: قدرت انگیزه ای که از میل به برآوردن نیازهای اساسی ناشی می شود و قدرت انگیزه.
ارکان اصلی دیدگاه رفتاری
نظریه دیدگاه رفتاری بیان می کند که همه انواع رفتار انسان را می توان از طریق دو نوع شرطی سازی آموخت: شرطی سازی عامل و شرطی سازی کلاسیک.
شرطی سازی عامل
شرطی سازی عامل بیان می کند که افزودن یک پیامد، مانند پاداش یا مجازات، می تواند رفتارها را اصلاح کند. این نوع شرطی سازی نقش مهمی در تنظیمات سازمانی دارد . به عنوان مثال، رئیس شما ممکن است به شما بازخورد مثبت برای ابتکار عمل در کاری که به شما محول نشده است، بدهد. به دلیل تشویقی که دریافت کردید، برای ادامه این کار تقویت شده اید.
به طور مشابه، ممکن است یک کودک به دلیل پرتاب یک اسباببازی، یک تایم اوت دریافت کند. از آنجایی که کودک تنبیه شده است، احتمال دارد در آینده چیزهایی را پرتاب کند.
شرطی سازی کلاسیک
شرطی سازی کلاسیک شامل ارتباط دادن یک پاسخ با یک محرک خنثی به جای پیامد است.
معروفترین نمونه شرطیسازی کلاسیک، آزمایش سگهای پاولوف است . پاولوف متوجه شد که وقتی به سگ ها غذا می داد در حالی که زنگ می زد، سگ ها در نهایت صدای زنگ را با غذا مرتبط می کردند. محرک خنثی یک زنگ به غذا باعث می شد سگ ها هر بار که صدای زنگ را می شنیدند، بزاق بیرون بیاید. این پاسخ رفلکس (بزاق) حتی زمانی که غذا وجود نداشت، رخ می داد.
یک مثال عملی از این موضوع زمانی اتفاق میافتد که در جمع هستید و صدایی را میشنوید که شبیه آهنگ زنگ گوشی شما است. با شنیدن این صدا، به طور غریزی به سمت گوشی خود می روید، اما متوجه می شوید که صدا از جای دیگری آمده است.
آهنگ زنگ شما یک محرک خنثی است و وقتی آن صدا را می شنوید دست گرفتن به سمت تلفن خود پاسخ بازتابی شماست. شما این رفتار خودکار را با مرتبط کردن آهنگ زنگ خود با کسی که سعی در تماس با شما دارد یاد گرفتید.
کاربردهای دیدگاه رفتاری
اگرچه دیدگاه رفتاری یک نظریه است، اما کاربردهای مفیدی دارد. رفتارگرایی در مناطق مختلف تمرکز برای اصلاح رفتارها، افزایش نتایج یادگیری و رشد شخصی و شغلی ظاهر می شود .
آموزش و پرورش
از آنجایی که دیدگاه رفتاری یک روش یادگیری است، کاربردهای زیادی در یک محیط آموزشی دارد. به عنوان مثال، معلمان می توانند از تشویق مداوم برای کمک به یادگیری دانش آموزان استفاده کنند. آنها همچنین می توانند یک سیستم پاداش برای یک کار به خوبی انجام شده ایجاد کنند.
علاوه بر این، مربیان می توانند با الگوبرداری از رفتارهایی که می خواهند دانش آموزان خود اتخاذ کنند، آموزش دهند. این نرم افزار از نظریه یادگیری اجتماعی بندورا در مورد چگونگی یادگیری انسان با تماشای دیگران و گسترش مفهوم رفتارگرایی ناشی می شود.
بازاریابی
کمپین های بازاریابی همچنین از رفتارگرایی برای ایجاد ارتباط قوی تر با مخاطبان شرکت استفاده می کنند. یک مثال از دیدگاه رفتاری در بازاریابی، دیدن چندین بار تبلیغات است که در پسزمینه آن آهنگ نوستالژیک دوران کودکی شما پخش میشود. در نهایت، خاطرات خوش شما از آهنگ ممکن است با نام و شباهت برند مرتبط شود.
شرکت ها همچنین می توانند از برنامه های وفاداری برای جذب مشتریان استفاده کنند. به عنوان مثال، یک خریدار 10 دلار در یک فروشگاه پوشاک خرج می کند و یک جایزه 2 دلاری دریافت می کند تا از آن برای خرید بعدی خود برای مشتری وفادار بودن استفاده کند. این می تواند تقویت مثبتی ایجاد کند که مشتری را به ادامه وفاداری خود به آن برند سوق دهد.
فرهنگ محل کار
به طور مشابه، محیط های کاری رفتارگرایی را از طریق سیستم های پاداش اعمال می کنند. شرکتها میتوانند با پاداشهایی مانند کارتهای هدیه یا کسب یک روز تعطیلات اضافی، کارکنان را برای دستیابی به اهداف فروش فصلی تشویق کنند . محل کار همچنین از پیامدهای منفی برای جلوگیری از رفتارهای منفی معمولاً از طریق سیاست های شرکت استفاده می کند.
به عنوان مثال، اگر یک کارمند غیبت بیش از حد داشته باشد ، ممکن است یک هشدار شفاهی یا کتبی دریافت کند. این می تواند به جلوگیری از رفتار به دلیل پاسخ منفی کمک کند.
خودسازی
دیدگاه رفتاری نیز می تواند به شما در دستیابی به اهداف خودسازی کمک کند. به عنوان مثال، اگر تصمیم بگیرید که برنامه صبحگاهی خود را با زود بیدار شدن هر روز تغییر دهید، وقت بیشتری برای انجام کارها خواهید داشت. این پاداش می تواند رفتار مورد نظر شما را تقویت کرده و آن را به یک عادت سالم تبدیل کند تبدیل کند .
رفتارگرایی همچنین می تواند به ترک عادت های بد کمک کند . فرض کنید با خوردن بیش از حد غذاهای ناسالم مشکل دارید و اغلب پس از انجام این کار احساس بیماری می کنید. در نهایت، شما آن غذاها را با احساس بیماری مرتبط خواهید کرد، که ممکن است اجتناب از آنها را آسانتر کند.
درمان
دیدگاه رفتاری درمان به شما کمک می کند تا رفتارهای ناسالم را از طریق اهداف رفتاری تغییر دهید . این نوع درمان مبتنی بر عمل است تا به شما کمک کند رفتارهای منفی که بر سلامت روان شما تأثیر می گذارد را از بین ببرید . همچنین می تواند به شما در یادگیری رفتارهای جدید کمک کند.
برای مثال، اگر میخواهید سیگار را ترک کنید، ممکن است از روشی به نام درمان بیزاری استفاده کنید . این نوع درمان رفتاری را که میخواهید تغییر دهید با یک احساس منفی مرتبط میکند. ممکن است درمانگر شما را به سیگار کشیدن سریع ترغیب کند، یعنی زمانی که هر چند ثانیه یک بار پف می کنید تا سیگار کشیدن را ناخوشایند کنید. این ممکن است به ارتباط رفتار شما با تقویت منفی کمک کند، که می تواند باعث کاهش پاداش شود.
نقدها و پیامدهای دیدگاه رفتاری
هر نظریه ای با نقدها و محدودیت های خود همراه است. چند انتقاد رایج از دیدگاه رفتاری شامل موارد زیر است:
- تأثیرات درونی را نادیده میگیرد: از آنجایی که رفتارگرایی صرفاً بر محرکهای بیرونی و رفتارهای قابل مشاهده متمرکز است، محرکهای درونی یا فرآیندهای شناختی مانند افکار، احساسات و باورهای اصلی را در نظر نمیگیرد . همچنین نقش تحریف های شناختی را که ممکن است ادراک شما را شکل دهد حذف می کند. این تأثیرات درونی ممکن است در این که چرا یک رفتار را بر رفتار دیگری انتخاب می کنید، نقش داشته باشد. برای مثال، ممکن است هدفتان کسب نمرات خوب باشد، زیرا این شناخت به شما احساس خوبی می دهد. به همین ترتیب، ممکن است گریه کنید زیرا احساس می کنید از شما قدردانی نمی شود.
- بیش از حد ساده شده است: دیدگاه رفتاری ممکن است فرآیندهای یادگیری پیچیده تری را که شامل تفکر خلاق ، حل مسئله یا مهارت های تفکر انتقادی می شود، توضیح ندهد . همچنین ایده اراده آزاد را نادیده می گیرد که به تصمیم گیری هایی اشاره دارد که مبتنی بر عوامل داخلی یا خارجی نیست. این باعث می شود که تلاش برای توضیح همه رفتارهای انسان و حیوان به یک رویکرد تک بعدی تبدیل شود.
- سایر شکل دهندگان شخصیت را در نظر نمی گیرد: رفتارگرایی نشان می دهد که محرک های بیرونی عامل اصلی در رشد شخصیت هستند. این امر استعدادی را که به نظر می رسد برخی افراد به برخی از شایستگی های رفتاری دارند، توضیح نمی دهد .
از دیدگاه رفتاری برای پیشبرد پیشرفت شخصی خود استفاده کنید
دیدگاه رفتاری از رفتارهای انسانی برای هدایت رشد شخصی و حرفه ای استفاده می کند. با شناخت الگوها، انگیزهها و محرکهای خود، میتوانید استراتژیهایی را اجرا کنید که باعث ایجاد تغییرات مثبت میشوند.
برای دستیابی سریعتر به اهداف خود، با حمایت یک مربی شخصی، مرکز کنترل بیشتری را به دست آورید . کشف کنید که چگونه یک مربی BetterUp می تواند به شما کمک کند تا رفتار خود را شناسایی و اصلاح کنید.